شهادت حضرت عباس علیه السلام
هم میان دست و بازو فاصله افتاده است هم میان هر دو ابـرو فاصله افتاده است تیر سوزن شد، که دوزد پیکر او را به هم بین اعضا از همهسو فاصله افتاده است نکتهای سر بسته را بر دوش با خود باد برد اینکه بین شانه و مو فاصله افتاده است! تیغها در پیکرش پهـلو به پهلو میشوند در دل هر زخم از این رو فاصله افتاده است ازدحـام تـیـر شد در سیـنه که بین نفـس با نفس در این هیاهو فاصله افتاده است ناامیدی ساخت کارش را همینکه غرق زخم دیـد بین مشک با او فاصله افـتاده است شـیـر میگـویـنـد امّـا بیـن ابـروهـای او مثل دو بـال پـرستـو فاصله افـتاده است |